مها، دختر زيباي من

صبحانه ي گلم .... رولت دنت .....

     خب اينم از دنت موزي كه روزاي اول زياد از طعمش خوشش نمي آمد. شايد هم به اين دليل ناراضي بود كه نميتونست خودش لقمه بگيره و راحت بذاره تو دهنش و هامممم كنه.  اما همه رولت دنت ( باز يه اسم من درآوردي ديگه  ) رو خورد و خيلي هم راضي بود و مث هر وقت ديگه كه از طعم چيزي خوشش مي ياد، با صداي بلند هام ميگه؛ در تمام طول خوردنش هاممم هامم مي كرد.          ..... رولت دنت ....    نان بربري فانتزي (من از اين نون استفاده كردم چون با نون semmel سه نان امتحان كردم و نشد.)    دنت موزي    طرز تهيه:   1. نون رو برش زدم و از وسط بازش كردم. &n...
27 تير 1392

عصرانه با طعم انبه

     اسم اين عصرانه ي گل دخترم رو گذاشتم نون انبه اي.      مها انبه دوست نداشت و به فكر مخلوط كردن اون با چيزي بودم كه طعمش رو براش خوشايند كنه و اون چيزي نبود جر نون، از اين نونهاي زمل (semmel) سه نان.   مواد مورد نياز جهت تهيه نون انبه اي:      انبه     مغز نان     پودر بيسكويت طرز تهيه: 1. مغز نون رو درآورده و نرمش كردم. 2.گذاشتم روي حرارت ملايم و به طور مداوم به هم زدم تا برشته شه. بافت نون لطيفه و اگه دائما به هم نزنيم خيلي زود ميسوزه و طعم بدي مي گيره. 3. نون تست شده رو كوبيدم تا كاملا نرم شه. 4. يه...
26 تير 1392

ميان وعده قند عسلم ...... ‌ژله ماست .....

     ژله ماست      پودر ژلاتين      آب جوش      ماست      پوره ي ميوه      شكر         يك قاشق چاي خوري پودر ژلاتين را به همراه نصف قاشق چاي خوري شكر، در نصف پيمانه آب جوش حل كردم. هلو و گلابي و موز را له كرده و به دو سوم ليوان ماست اضافه كردم. بعد از مخلوط كردن، گذاشتمش يخچال.     ...
20 تير 1392

عصرانه قند عسلم

     عصرانه:       92/4/17      بيسكويت مادر      خرما پوست كنده      پودر بادام و كنجد براي تزئين     بيسكويت ها رو له كردم و بهش خرما اضافه كردم. كمي ورز دادم و به شكل قلقلي هاي كوچولو كه خوردنش براي ني ني راحت باشه در آوردم. دست آخر توي پودر بادام و كنجد غلتوندمشون.        ...
18 تير 1392

اولين سفر دو نفرانه ي مادر و دختر

     بايد زودتر از اين اينا مي آمدم و خبر مي دادم. نميتونم بگم خوش گذشت اما بد هم نبود تنوع بود. اما بالاترين لذتش مسافرت دونفرانه ي من و دختركم بود. لحظه ي خداحافظي توي فرودگاه نزديك بود جا بزنم و بگم نميرم اما مها خيلي خوب همكاري كرد. يه كم ديرمون شده بود خواستم كيفمو بردارم كه يكي از اون خانوماي خوش اخلاق مودب خوش پوش زيبا!! گفت بيا اينجا. انگار يه چيز مشكوك توي كيفم بود. هي ميگفت يه چيز تاشو تو كيفته و مدام حالت تاشو رو با وسواس ديوانه كننده اي با دستاش تكرار مي كرد. - چاقو نداري؟ چاقوي تاشو - قاشق بچه ات نيست. تاشو باشه - ناخن گير نداري تو كيفت؟ تاشو هستا - بريز بيرون دوباره بگرد. فك كنم سه چهار ب...
18 تير 1392
1